دنیا

       خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من

ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت           

 

خیلی کمی ....

میشه از بودن با تو عالمی ترانه ساخت

کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت

با تو میشه صدام  همه جا رو پر کنه

تا قیامت اسم من قصه ها رو پر کنه

اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی

کور و کر بازیچه ی باد مثل یه بادبادکی

دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم

تو رو خیلی دیر شناختم، وقتی که تمام شدم

نه یه دست رفیق دستام نه شریک غممی

واسه حس کردن دردادم خیلی خیلی کم بودی ....