حیف

اگــه میـبیـنی ایـــن روزا چشـم بـه راه نـگاتم

یـــا شـایـد گـاهـی وقـتــا منـتـظر صــداتــم

حــس خـوب بــهاری میـــگه میــاد نگــارت

زل میزنه تو چشمات میگه که من میخوامت

چـنـد سـالـه کـه بـهارم رنـگ صـفا نـداره

گـفتـم کـه امـسـال شـادی، بـهار مـیـاره

شـادی رفـتـه دیـارش غـم تو دلم نـشونده

پـنـج روز اول عیـد فـقـط یـادش مـونـده

بـهار به ایـن قشـنـگی حـیـف که زر نـیاریم

حیف که روزای خوبو به دست باد بسپاریم

؟.....

بچه ها یه خبر دیگه نمی خوام شعرهای دیگران رو براتون بنویسم دیگه شعرای خودمو میزم شما هم منت سر ما میزارید و با یه گوشه چشمی نظری بر دل نوشته هام بکنید.

                                    مرسی عزیزانم


ای زیبای خفته، در کجا خفته ای ؟

ای زیبا ترین فکرم، به که و به چه فکر میکنی ؟

ای فروغ چشمانم، فروغ کدام چشم تو را گرفت ؟

ای خورشید قلبم، خورشید کدام روز تو را از من گرفت ؟

ای ماه تابانم، ماه کدام شب مرا از یاد تو برد ؟

ای خواستنی ترین چه کسی را میخواهی ؟

                     من تو را میخواهم و تو ......



میعاد عاشقانه

 

صــدایـم کـن تــا امـان یـابد عـابری خسـته در شب بـاران

صــدایـم کـن تــا بـبالم مـن در سـحرگاهـان بـا سـپداران

ار آن سـوی خــورشید از آن ســمت دریــا صــدایـم کن

تو لبخند صبحی پس از شام یـلدا از ایـن تیرگیها رهایم کن

سکــوت صــبح شـقایقها را در این ویــرانـی تــو مـی دانـی

غــم پــنهان نگــاه مــا را در ایــن حــیرانــی تــو مـی دانـی