چه آسان...

 

چه آسان بر نگاهت دل سپردم به یک باره دلم را گم نمودم

میان حرف های پوچ مردم تو را هر لحظه در قلبم سپردم

چه آسان تو مرا از یاد بردی نگاهم را پر از اندوه کردی

چه بی خود من تلاشی پوچ کردم زمین قلب خود را کهنه کردم

چه بی خود دل سپردم بر نگاهت نداشتم که بی خود پل شکستم

تمام آرزو های دلم را به یک باره به دست باد دادم  

 

 

فال حافظ

زندگی بی تو محال است تو باید باشی 

عشق من زیر سوال است تو باید باشی

  فال حافظ زدم این رند غزل خوان می گفت  

زندگی بی تو محال است تو باید باشی

 

   

گریه کن عزیزم ....

گریه کن عزیزم

گریه کن عزیزم اما نه واسه خودت

واسه اینکه دیگه نمی تونم بیام تولدت

گریه کن جدای ها ما رو رها نمی کنن

آدما انگار برای ما دعا نمی کنن

گریه کن حالا حالا از هم باید جدا باشیم

بشینیم منتظر معجزه خدا باشیم

گریه کن منم دارم مثل تو گریه می کنم

به خدای آسمونامون شکایت می کنم

گریه کن تو بختمون یه برف سنگین نیومد

این همه پرنده رد شد مرغ آمین نیومد

گریه کن واسه شبایی که بدون هم بودیم

تنهایی برای سنگینی غصه کم بودیم

گریه کن برای روزایی که خورشیدی نداشت

دلای من و تو به فردا امیدی نداشت

گریه کن فکر کن دلیلی ندارم فقط همین

واسه فاصله از آسمونه تا زمین

گریه کن سبک میشی روزای خوب یادت میاد

گرچه تو تقویمامون نیستن اون روزا زیاد

گریه کن برای دلایی که چینی بودن

بی وفایی ها رو دیدی به چه سنگینی بودن

گریه کن برای لحظه هایی که تلف شدن

گل هایی که ما چیدیمشون و علف شدن

گریه کن برای قولی که بهش عمل نشد

واسه مشکلاتی که بودش و هست و حل نشد

گریه کن برای نقشه ها که مهتابی بودن

برای عاشقایی که قلابی بودن

گریه کن برای خوابایی که فقط یه خواب بودن

واسه آرزو هامون که همشون حباب بودن

گریه کن واسه خوشی هایی که نازل نمی شن

واسه اون دیوونه ها که دیگه عاقل نمیشن

گریه کن برای اول که عاشقونه بود

حال هم رو پرسیدن فقط یه جور بهونه بود

گریه کن چون اون روزامون دیگه تکرار نمی شن

دلامون به سادگی حاضر به اقرار نمی شن

گریه کن غرور واسه دیونگی یه سد شده

مرغ آمین دیده این صحنه را تندی رد شده

گریه کن بذار تموم عقده هات شسته بشه

حق داره آدم یه وقتایی از خودش خسته بشه

گریه کن واسه همه واسه خودت برای من

توی بارونی ترین ثانیه حرفاتو بزن

گریه کن تا آینه شه باز شه اون چشای روشنت

واسه موندن لازمه فدای گریه کردنت

                                                                                  " مریم حیدر زاده "